اول هر سخن

مدح امام زمان(عج)

نگاه می کنم به دوست تا مژه از مژه بگشاید

از آن گشایش مژه اش گره از کارها بگشاید

چه می شود آخر نگاه بر گنهکار اندازد؟

ار آن نگاه پاکش همه زنگارها براندازد

به رهبرم سید علی خامنه ای امداد رساند

ظهور کند به لطف حق ,عدل و داد رساند

گرچه دوست در غیب هم امداد می رساند

خوشتر آن است که بیاید عدل تمام رساند

دل من همیشه هم سوز اربعین است

گل من سرشته در روز اربعین است

تمام دارایی من بیچاره در روز قیامت

پیاده روی با جابر در روز اربعین است

عشق یعنی فاطمه(س)

بر خود می بالم که در هر دو جهان

مادرم فاطمه(س)هر دم نگهدارم شده

چنان بر دامان پاکش افتاده و نالان شدم

که نوازش بر سر و روی افگارم شده

سینه ام می سوزد از ظلم تا ابد از سوز سینه مادر(س)

پهلوی من هم شکسته وقتی شکست پهلوی مادر(س)

از جفا بازوی من هم شکسته نا ندارم در هیاهو

چون بشکست حرامی بازوی مادر(س) در هیاهو

می کشم آه و بسوزانم ریشه کفر در غم مادر(س)

شوق دیدارش زنده دل را بسوزاند در ماتم مادر(س)

حد آن سوختن تا این سوختن فاصله ای بینهایت

سوخته در ماتم مادر(س) را سرشتش بینهایت

من همانم که توان دشمنم با گریه هایم سلب شده

روزیم هماره عشق مادر(س) که حک بر قلب شده

در ازل گل وجودم ز گریه های مادر(س) سرشته شد

نباشم سید و نامم به لوح عشق مادر(س) نوشته شد

تا شود وقت ظهور جلوه حق بر زمین ظلم و جور

سرگشته ام میان مردمان آزرده از ظلم و جور

تا که صاحب(عج) ریشه کفر را براندازد ز بیخ

من سلاحی غیر گریه ندارم از ماتم زخم میخ

گرچه نبوده نوکر داری در مرام عشق ثارالله

لطف نوکری رهبرم هم به لطف عشق ثارالله

لطف این نوکری بر بیچارگانی شد نصیب

که در ازل افتادند در سوز مشق ثارالله

ارادت

نماز

حضرت آیت الله قاضی فرموندند:اگر نماز تحفیظ گردید همه چیزتان محفوظ می ماند/

چه بسا رهرو الی الله وقتی در این راه گام می گذارد به خوبی می فهمد مقدمه سیر الی الله پرهیز از حرام و حق الناس است که اگر شخص در این حالت به توصیه حضرت آیت الله قاضی مطابق آداب اسلامی با اخلاص و معترف به ولایت برحق پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) با دلی صاف و عاری از نفاق تا حد ممکن نمازش را تحفیظ کند به حقیقت همه چیزش محفوظ می ماند و چقدر خوب و به حق عارفان الهی همدیگر را یاری می کنند و عارف بالله حضرت آیت الله بهجت توصیه کردند انسان تا جایی که می تواند در نماز با اخلاص به خداوند توجه کند و این نوعی تمرین و ظرفیت افزایی است که انسان تا حد ممکن و با اخلاص به مقام ربوبیت متوجه باشد و نمازش تحفیظ گردد،بدانیم یکی از مقدمات این امر الهی پرهیز از حق الناس و پرهیز از حرام است،با تمام این تفاسیر هیچ چیز جای آن توصیه را نمی گیرد:اگر نماز تحفیظ گردید همه چیزتان محفوظ می ماند/

ساختار امریکا در هم می شکند

چنین گفت آن شهید پاک و مطهر

که در شمر لعین نبود آیتی مطهر

نباشد هیچ عبث در کار خداوند

که باشد سایه شمر کار خداوند

از آفتاب طائر بر آن سایه می رفت

نه اینکه بهر آیتی در شمر می رفت

پس آنکه نظر بر امریکا فکنده

بداند خداوند سایه ای افکنده

ز عقل و هوش باشد این معلوم

نظر بر مستکبر عبثی است معلوم

باید که نگاه به داشته هامان کنیم

داریم و باید!همه جهان درمان کنیم

مطابق استدلالات صریح و بی شبهه اثبات می گردد ماهیت امریکا و هم فکرانش و هرگونه تفکری در راستای آن(نظیر ماهیت "تعبیر داعش از اسلام"،"تعبیر آل سعود از اسلام" و به طور کلی "تعبیر افراطی و سلطنتی از اسلام یا مسیحیت و سایر ادیان")به طور کامل محو و نابود می گردد و این از الزامات بقای جهان و مفاهیم هستی می باشد و کاملاً بدیهی است و تردیدی در آن نیست.لازمه رسیدن به این مفهوم پژوهش و پرداختن به دانش است و همانگونه که هم اکنون شاهدیم دانش بر بسیاری از مفاهیم در جهان حاکم است و بر این مفهوم نیز حاکم خواهد بود.

الان بحث بر سر این است که نابودی ماهیت امریکایی و همفکرانش قطعی است و شبهه ای که در این رابطه مطرح می شود این است که امریکا به هر حال قدرتمند است و حتی دانشمندان بسیاری را در خود جای داده و باید تحول از آن سمت هم در نظر گرفته شود،اگر انسان در این شبهه بماند گرفتار زرق و برقی که هیچگاه واقعیت ندارد می گردد و در خیال به سر خواهد برد،به اعتقاد ما که در پی یافتن مفاهیم اصلی در این رابطه هستیم این امر خوب نیست و نوعی گرفتاری محسوب می گردد و باید از این شبهه عبور کرد و مفهوم درست را یافت،اما مفهوم درست چیست که وقتی در کنار این شبهه گنگ قرار می گیرد مفاهیم درست دانش را به پیش می برد؟

مفهوم درست و رفع شبهه:

از گذشته تاکنون نخبگان و دانشمندان در جهت ارتقاء سطح جامعه در زمینه های گوناگون اقدامات ارزشمندی داشته اند و بر اساس این اقدامات برنامه هایی برای زندگی و سعادت بشر تدوین شده است و مسیر درست و منطقی در کشف حقیقت را مشخص کرده اند،تا جایی که هر فردی پس از رسیدن به آگاهی و انتخاب این مسیر و قدم نهادن در آن بی شک به سعادت حقیقی می رسد و مسئله ای که مانع از کشف این حقیقت و رسیدن به سعادت می گردد اقداماتی بر اساس حیله و ظلم می باشد که به طور شفاف به مکر و استکبار تعبیر می گردد که از چند جهت مسیر حق را مورد هجمه قرار می دهند تعدادی از این مسیرهای انحرافی که بر اساس مکر و استکبار شکل گرفته اند عبارتند از:تعبیر آل سعود از اسلام،تعبیر تشیع انگلیسی از اسلام،تعبیر وهابیت از اسلام،تعبیر داعش از اسلام و .... که همگی در سایه شوم امریکایی-غربی شکل گرفته اند،لذا تحقیقات به صراحت نشان می دهند از گذشته تاکنون یک تحریف عمیق در جریان یهودیت بوجود آمده که در تعارض جدی با اسلام قرار دارد و این نشان می دهد تعبیر درست از اسلام راه حل اساسی در رسیدن به حقیقت است و بدیهی است با حمله،هجمه،نفاق،دست اندازی به حقوق مظلومین،تحمیل، و...سازگاری ندارد،پس مشخص می گردد راه درست حمایت از مظلومین و برائت از مستکبرین می باشد و امکانات بی هیچ ظلمی بایستی در اختیار مظلومین قرار گیرد از ابتدای ایجاد امریکا تاکنون از حقه های  گوناگون در جهت جذب منابع و امکانات استفاده شده است،علاوه بر این ساختار امریکا کاملاً استکباری است و منابع و امکانات را با ظلم و استکبار از آن خود می کند و جوامع مظلوم را به مکر و ظلم از امکانات محروم می سازد این سبب می شود تا مدتی سیر حرکت نخبگان علمی به سمت محلی باشد که تجمع امکانات و منابع را دارد و پس از آگاهی یک گفتمان در جهت عکس شکل می گیرد که آن ساختار را به مصاف می کشاند و به طور طبیعی در هم می شکند،بدیهی است مانع شدن در این جهت به مفهوم تسلیم شدن فوری است و این انتهای راه کژی است که بر اساس مکر و استکبار شکل گرفته و به تبع آن تعابیر نادرست از اسلام فرو می ریزد و ماهیت حقیقی در جهان هستی تجلی می یابد و باید دانست تمامی اینها بر اساس قاعده و منطق صریح می باشد که جای شک و شبهه ندارد و قرن ها پیش این قانون در قرآن کریم به پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) وحی شده و وقوع آن حتمی است،آیه ﴿۴۳﴾(سوره فاطر):

بسم الله الرحمن الرحیم"اسْتِکْبَارًا فِی الْأَرْضِ وَمَکْرَ السَّیِّئِ وَلَا یَحِیقُ الْمَکْرُ السَّیِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ فَهَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِینَ فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِیلًا وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِیلًا{]انگیزه] این کارشان فقط گردنکشى در [روى] زمین و نیرنگ زشت بود و نیرنگ زشت جز [دامن] صاحبش را نگیرد پس آیا جز سنت [و سرنوشت‏ شوم] پیشینیان را انتظار مى ‏برند و هرگز براى سنت‏ خدا دگرگونى نخواهى یافت}

مع الاسف ماهیت استکباری با مکر و حیله و صرف هزینه های فراوان در صدد اختلاف افکنی در میان جوامع با آگاهی پائین و ایجاد تنش در میان مذاهب می باشد تا از این طریق زمانی بیشتر تا فرو ریختن ساختار کژی که پدید آمده داشته باشد که با حوصله پس از بررسی دقیق می توان نتیجه گرفت زمان وقت کشی و تاخیر به هر حال یک مدت مشخص و تعریف شده است و پس از آن فرو ریختن حتمی است،لذا بایستی گفتمانی در رابطه با نحوه عبور از حوادث در این رابطه و ایمن سازی طیف گسترده دانش پژوهان در تمامی جوامع خصوصاً در مملکت ایران اسلامی  تشکیل گردد.

امریکا سیاهچاله بدیها

با تکیه بر تحقیق می توان دریافت ماهیت فعلی حاکمیت امریکا بر اساس استکبار و دروغ شکل گرفته و سیستم امریکایی با استدلالات فراوان روش و مدل خود را به جهان نه تنها عرضه نمی کند بلکه با دروغ پردازی و استکبار تحمیل می کند،منطق امریکایی بر اساس حمایت همه جانبه از جنایات اسرائیل شکل گرفته و حمایت از اسرائیل بعد جدانشدنی از منطق امریکاست و خود اسرائیل بر اساس منطق امریکایی شکل گرفته و هیچ کجا نمونه ای یافت نمی شود که منطق امریکا و حامیانش از مظلومیت،پاکی،حقانیت،انسانیت،شایستگی،هنر و...حمایت کنند کما این که شیوه امریکا و متحدانش مطابق ظلم،فساد،حق کشی،هوس رانی افراطی،جنایت و...می باشد و اگر مفاهیم صنعت،پیشرفت و ترقی،قدرت و...در سیستم امریکایی مشهود است به دلایل زیر می باشد:

بر اساس شیوه امریکایی استحصال صنعت،پیشرفت و ترقی،قدرت نظامی و علمی ...بر اساس سلطه جویی بر جوامع ضعیف و جذب نخبگان و اندیشمندان با مکر و فریب و فراهم آوردن امکانات رفاهی به همان شیوه می باشد و این شیوه به صورت کلی در دولت امریکا پدید آمده و تغییر در آن در ساختار امریکایی تزلزل ایجاد می کند،پس به طور کلی ساختار امریکایی کاملاً بر اساس سلطه جویی،استکبار،دروغ و فریب شکل گرفته و اساساً چیزی به غیر از این نمی تواند باشد،مطابق شیوه امریکایی منابع و ثروت با شیوه سلطه و فریب از جوامع مستضعف استحصال می گردد و فقر،ضعف،ناتوانی،عقب افتادگی و...را بر جای می گذارد،بدیهی است عامل اصلی تمامی ضعف ها،کاستی ها،اختلالات،عقب ماندگی ها و...را شیوه امریکایی و همفکرانش بدانیم،اگر برخی در فلسطین موجبات ظلم اسرائیل را فراهم می کنند به دلیل همفکری با شیوه امریکایی است،اگر برخی در سایر جوامع راه را برای نفوذ امریکا فراهم می سازند به جهت اتحاد درونی با شیوه غلط امریکایی است،اگر برخی در جوامع ضعیف ظلم پذیرند چند دلیل دارد:یکی اینکه افرادی ضعیف در جهت اتحاد درونی با امریکا قرار دارند،یا به جهت ترس از مطالبه حق ظلم پذیرند،یا فریب رنگ و لعاب دروغین امریکا آنان را به ظلم پذیری کشانده.در غیر این صورت ضعف در جامعه بواسطه هجوم شیوه امریکایی به معنای استضعاف و مظلومیت می باشد که مدت هاست امریکا بر اساس معرفی مدل های مختلف تحریم به قصد سلطه جویی ماهیت این رفتارش را اشکار ساخته و در مقابل این شیوه مقاومت و اقتصاد مقاومتی در مظلومیت تداعی یافته است.

با این تفاسیر تحقیقات نشان می دهند شیوه امریکا به طور مطلق به دور از عقلانیت و منطق درست می باشد و به بیان دیگر امریکا سیاهچاله متضاد عقلانیت در جهان امروز می باشد و باید دانست خاصیت ظلم این نیست که نابودی در جوامع مستضعف را بر جای گذارد که این ظاهر فریبنده ماجراست بلکه عقلانیت اثبات می کند خاصیت ظلم این است که به هر حال نابودی را در پی دارد،خاصیت ظلم افراد یا امریکا این است که در افراد یا جوامع مستضعف مظلومیت را بر جای می گذارد و در نهایت با توجه به استدلال علمی ظالم در سیاهچاله متضاد با عقلانیت محو و نابود می گردد و تا ابد بدی ها و بی نظمی ها را در خود می کشد،پدیده ای منحصر به فرد که در فرجام جهان هستی رخ می دهد و بدیها توسط سیاهچاله جذب می گردد و خوبیها در عالم هستی جاری می گردد همانند قانون منظم در جهان هستی که بر اساس نظم و ارتباط منظم،با دقت و محکم شکل گرفته و تغییرات و بی نظمی ها در منظومه ها توسط سیاهچاله جذب می گردد تا نظم و استحکام بر پا شود،حال مطابق تحقیق می توان دریافت زمانی فرا خواهد رسید که حجم انبوهی از بدیها به سیاهچاله ای کشانده می شود و خوبی ها و نظم در جهان واقع می شود./این مطلب ادامه دارد(چرا اسرائیل قبل از امریکا،غرب افراطی،سایر متحدان امریکا و به زودی نابود می گردد؟)

مقاله پژوهشی:

در تحقیقاتی که در چند سال اخیر داشتم مشخص می شود عده ای در کشورم در صدد نشان دادن انحرافات و کاستی ها در این مملکت اسلامی بوده و هستند تا در نهایت این انحرافات را به حساب نظام جمهوری اسلامی ایران و شهدای گلگون کفن این مرزو بوم که برای اسلام و ولایت بر حق فقیه با فهم به مسائل منطقه و جهان جانفشانی کردند بگذارند که شدنی نیست!از ابتدا که فهمیده اند چنین چیزی ممکن نیست و راه ولایت فقیه و شهدای مظلوم آن با راه سیدالشهدا(ع) پیوند خورده قصد تغییر ارزش ها و ماهیت نظام را داشته اند،تاریخ نشان داد بر اندازی رخدادی ناممکن است و تغییر ماهیت نظام را به عنوان براندازی نرم در نظر گرفتند و نکته اساسی و مشخص در اینجاست که برنامه ریزی امریکا و همفکران بر اساس ماهیت عوامل داخلی است و مفهوم نفوذ این است که با نفوذ تمامی عناصر اعم از انقلابی و غیره شناسایی شوند و ظرفیت های نظام و توان نظامی و دفاعی کاملاً سنجیده شود تا به ابتدای مسیری برسند که در انتهای طاغوت بودند و بار دیگر ملت و کشوری را که در منافذ آن حضور دارند به مصاف جعلی بکشانند و مصاف را به نفع خودشان به سرانجام برسانند و باید پذیرفت همان گونه که سیگار کشیدن یک عادت غربی بوده که در برخی از ما به فرهنگی غلط مبدل شده اینگونه مسائل هم ممکن است به عادت فرهنگی تبدیل شود و در نهایت شاهد باشیم که عده ای امریکایی مسلک در بدنه نظام حضور دارند و خط ارزشهای انقلابی را مطرح می کنند،اما تحقیقات نشان می دهد این تمام ماجرا نیست ،اولا ماهیت ارزش های انقلاب به گونه ای است که کسانی را که پایبند به اندیشه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یا همان اندیشه بسیج باشند را در در هر فعالیت انقلابی متحد می کند و وهم انحصار ارزشها در سپاه که ساخته وهم دشمن است نافرجام می ماند و مردم همانند گذشته سپاه پاسداران را مستحکم می کنند ،چراکه از مهمترین دستاوردهای انقلاب فعالیت انقلابی در هر وظیفه سازمانی و شهروندی است و ثانیا  نوعی تفکیک حاصل می شود که خواست خود امریکا هم می باشد و این نوعی امداد الهی محسوب می شود که در نوع خود بی نظیر است و خود دشمن سبب خیر خواهد شد.اما این که چرا چنین می شود نیاز به تحلیل علمی دارد که تحقیقات این کمترین نشان می دهد در نهایت متفکرین و دانشمندان در سرتاسر جهان درمی یابند که راهی به غیر از این تفکیک برای مصون ماندن جهان از آثار مخرب وجود نخواهد داشت و اگر به شکل طبیعی رخ ندهد تمامی مواضع امریکا و ساختار امریکایی فرو می ریزد و اگر هم این تفکیک حاصل شود باز هم به شکلی دیگر ساختار امریکایی فرو می ریزد لذاست که متفکرین و دانشمندان بر اساس علم(که صد البته بر اساس تجربه از انقلاب اسلامی ایران حاصل می شود)و با توجه به اینکه اگر امریکا دست از سلطه جویی برندارد در هر صورت ساختار امریکایی فرو خواهد ریخت،راه چاره را در حصول تفکیک مطرح می کنند ،وقتی عالمان واقعی در سرتاسر جهان بر سر مفهومی علمی به اجماع برسند همان مفهوم در جهان پذیرفته می شود و این اولین تحول در جهان محسوب می گردد.در رابطه با سایر عالمان که بر سر تفکیک مفهوم امریکایی-غربی استکبار گونه از سایر مفاهیم به اجماع نرسند وضعیت خاصی بوقوع می پیوندد،در جهان به طور کلی ما با سه مفهوم خاص ربرو هستیم:1-علم واقعی-2-علم جعلی-3-علم حقیقی مساله اینجاست که در تحقیقاتم دانستم که عالمان واقعی و حقیقی بر سر تفکیک مفهوم استکبار گونه و مکارانه امریکایی-غربی که در سرتاسر جهان نوعی بی نظمی ایجاد کرده که صهیونسیم،داعش،تشیع انگلیسی و....از دستاوردهای آن است و به طور کلی بر سر تفکیک فرهنگ مکر و سلطه از فرهنگ استضعاف و حق کشی به اجماع می رسند و پدیده شوم نفوذ در میان مستضعفین جهت تملک حقوق از نظر علمی نقض می گردد و البته تاکنون چنین بوده اما پدیده منحصر به فردی که رخ می دهد و تمامی مواضع مکر را در هم می شکند تفکیک عالمان حقیقی و واقعی از عالمان جعلی و دست پرورده نظام سلطه خواهد بود پدیده ای که رخداد آن حتمی است و اگر لطف الهی شامل شد در فرصت مناسب اثبات صریح آن را از لحاظ علمی تقدیم عالمان و محققان می نمایم.باز اگر مجال بود مفصل تر مفهوم حقیقت و واقعیت را برایتان شرح می دهم و مشخص می گردد علوم واقعی از علم حقیقی سرچشمه گرفته اند که تمامی مجهولات بشر توسط این علم حقیقی کشف می گردد و آدمی ظرفیت نظریه پردازی در این علم حقیقی را ندارد و وظیفه آدمی تسلیم شدن در برابر این مفاهیم می باشد و در رابطه با علوم واقعی که انسان امروز به مثابه ابزار به آن می نگرد وضعیت فرق می کند و دانشمندان بسیاری را می شناسم که بر علم خودشان تسلط دارند و اگر جمعی آن علم را بپذیرند بر آنها مسلط می شوند.اما در علم حقیقی وضعیت فرق می کند و علم حقیقی سلطان است و آدمی پس از شناخت هر مفهوم از این علم تسلیم آن مفهوم می گردد تا جایی که هرکه ظرفیت بالاتری دارد و مفاهیم بیشتری از این علم را کشف نماید و تسلیم آن مفاهیم شود دارای رتبه بالاتری می گردد و بر دیگران راه را نشان می دهد،شرط اساسی در پایبندی به این مفهوم اهتمام به حق یابی و اصلاح خود از درون از همان ابتدا می باشد که بایستی در گام های آرام و به نرمی صورت پذیرد و پس از تحقیق و تحصیل علم در این رابطه خواهیم دانست که برای بالا بردن ظرفیت درون با محوریت حقیقت یابی و اهتمام  به اصلاح خود راه چاره در پرداختن به معنویت در تمامی عرصه های زندگی اعم از اقتصادی-سیاسی-فرهنگی ....می باشد و اساس کارمان در تمامی موارد از همان گام های ابتدایی بر پایه حقیقت یابی و حق جویی است،"حق"این مفهومی است که همیشه باید بدان پرداخته شود و معنویت بر اساس حق است که آدمی برای کسب معنویت به ادیان مختلف روی می آورد و از نظر علمی اثبات می گردد ریشه اصلی تمامی ادیان بر اساس حق بوده است و به مرور زمان برای منافع و سلطه جویی تحریف صورت گرفته و چون ریشه تمامی ادیان یکی است(حق) خواهیم دانست مفهوم دین در مقابل ادیان مطرح می شود و یک دین حق وجود دارد و حقیقت دارد و ادیان دیگر از این حقیقت سرچشمه گرفته اند تا ظرفیت آدمی برای پذیرش دین در طول زمان آماده شود چراکه در دین مفاهیمی نهفته وجود دارد که بایستی ظرفیت آدمی بالا باشد تا آن مفاهیم را درک کند و از طرفی افراد عادی هم با تسلیم شدن در برابر این دین به معنویت حقیقی پیوند می خورند همانند پیوستن قطره به دریا ،پس باید دانست دین از ابتدا بوده و همیشه خواهد بود چراکه دین حق از سوی الله جل جلاله برای نجات بشر می باشد و الله جل جلاله از ازل بوده و همیشه خواهد بود،تا جایی که تحقیقات نشان می دهند از زمان حضرت آدم(ع) تا پیامبری حضرت محمد(ص) پیامبران بسیاری در جهت ظرفیت افزایی آدمی و اعلام پیام حق ماموریت داشتند و خصوصیت هر پیامبر این بود که ظرفیت پذیرفتن پیام الهی و تسلیم شدن در برابر خواست الهی را در وجودش ایجاد کرد و در پناه حق تعالی راه رسیدن به سعادت را به آدمی نشان داد تا جایی که انسان های بسیاری در طول تاریخ به دریای حقیقت رسیدند و در نهایت کامل ترین دین به کامل ترین انسان یعنی حضرت محمد(ص) که ظرفیت وجودی بالایی نسبت به تمام انسان ها دارد عرضه شد و هیچ کس نمی تواند مفاهیم این دین را کاملاً درک کند و خاصیتی در دین اسلام وجود دارد که هر شخص حق جویی به اندازه ظرفیت وجودی اش می تواند از آن بهرمند شود و قطره ای باشد که به دریایی بی نهایت می پیوندد و این دریای بی نهایت تنها در وجود پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) قرار داده شده و اگر گام های تحقیق را با تکیه بر حق جویی بی هیچ تنش ادامه دهیم به دین حقیقی می رسیم که اسلام است و اسلام در گذر زمان همیشه در معرض هجمه بوده و هست این هجمه بیشتر از سوی یهودیت صهیونیستی می باشد،قواعد علمی اثبات می کند در جایی که تحولات گوناگون صورت می پذیرد مرزهای دانش گشایش می یابد و تحقیقات نشان می دهد از زمانی که دین اسلام مطرح شده تاکنون تمامی تحولات بشر حول این دین ایجاد شده و عوامل متضاد برای اینکه این تحولات شکل نگیرد با هجمه و نفاق در صدد جلوگیری از تحولات این دین می باشند و در حال حاضر عامل متضاد در سرتاسر جهان با مطرح ساختن اندیشه های غلط از دین اسلام در پی جلوگیری از تحولات این دین به شکل کاملاً جدی می باشد و اگر خوب تحقیق کنیم و گام ها را با مراقبت و خودسازی برداریم مفهوم و ماهیت حقیقی دین اسلام را کشف می کنیم و سرچشمه حق و علم حقیقی مشخص می گردد هر انسانی با تحقیق درست می تواند این را در درون خود کشف کند کافی است به نرمی مفاهیم باطل را از درونش خارج سازد و همزمان مقدمات ورود حق را به درونش فراهم کند و البته سختی های بسیاری در این مسیر وجود دارد اما مهمترین و اساسی ترین گام قصد درونی برحقیقت جویی است و گام بعدی اقدام در این رابطه است.بنابراین مفاهیمی از دین که توسط داعش و اسلام امریکایی تحمیل می گردد،و مفاهیمی نظیر تشیع انگلیسی که با در اختیار داشتن امکانات ماهواره ای هجمه فراوانی بر پیکر اسلام وارد می سازد کاملاً مطرود است و پنجه زهر آگینی که امریکا از طریق نفوذ می خواهد در پیکر جامعه مسلمان ایرانی وارد کند هم راستا با همین مفاهیم می باشد،لذا هر انسان آزاده ای خوب بر روی مفاهیم درست اندیشه و تحقیق کند  تا گرفتار شیوه بد یمن امریکا نشود واین یک وظیفه و تکلیف می باشد.

"خطاب به مولایمان حضرت صاحب الزمان(عج):

از آن زمان که فتنه چشمت به من رسید         ایمن ز شر فتنه آخر زمان شدم"

توصیه آیت الله قاضی

شرایط توبه چیست؟

منتظریم تا وعده الهی محقق گردد.